هفته بیست و هفتم گل کلم من
سلام دردونه من
چطوری عزیزدلم ؟
من اومدم با کلی خبر مامان جون ، هفته پیش یه روز با مامانی و بابایی رفتیم برات لباس خونگی و حوله و شیشه شیر و ... خریدیم . بعد جمعه هم با مامانی و بابایی و بابا رفتیم کالسکه و کریر و روروئک و ... خریدیم . جدا دستشون درد نکنه خیلی زحمت کشیدن ، تقریبا دیگه چیزی نمونده جز چند تا وسیله ریز .
همش مبارکت باشه یه دونه ی من ، ایشالله به سلامت دنیا بیای و از همشون استفلده کنی و کهنه کنی عزیزم .
دیگه اینکه مامانی امشب میرن مشهد با مامانی و بابایی و عمه من ، دلمون کلی براشون تنگ میشه ایشالله به سلامت برگردن .
آهان اینو یادم رفت امروز میان موکت اتاق شما رو نصب کنن ، دیروز آوردن اما نصبش امروزه .
مامان این روزها خیلی پادرد داره و همش پاهام میگیره .
راستی از همینجا جا داره از شما پرنسس کوچولو برای اینکه از روی کلیه مامان بلند شدی تشکر کنم .
دوستت داریم و تمام سعیمون رو میکنیم که یه زندگی راحت برای شما آماده کنیم
پس خوب رشد کن و اصلا عجله نکن
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووس